بدون عنوان
عشقم سروشا . سروشا دو جلسه است كه اسكيت ميره به اصرار خودش اسمش رو نوشتيم و علاقه نشون داده . از عيد به بعد هم كه مهد جديد ميرن دو تا خواهرا . حس خوبيه كه دو تاشون رو يه جا ميبريم و برميگردونيم . بعداز ظهر كه همديگرو ميبينن آوينا خيلي ابراز دلتنگي ميكنه براي خواهرش . تو تنقلاتي كه هرازگاهي ميخريم گزينه اول آوينا بستني و گزينه اول سروشا پفيلا گوجه اي و بعد زرين گندمكه . تابستونه و سروشا ميتونه مطابق ميلش هميييشه پيراهن بپوشه . روز دختر براشون وسايل نقاشي خريدم كه خيلي خوششون اومد . و صاحب آويز مينا كاري خوش رنگ شدن كه عاشقشونم . كلاساي مهد تو تابستون تنوع بيشتري داره و سروشا علاقه مندتره به مهد رفتن . وقتي ليست كلاسا ر...
نویسنده :
ليلا
9:00